فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /تَرس/

ترس

  1. ترس به معنای اظطراب و استرس، حس طبيعی انسان می‌باشد كه در مقابل خطرها به نوعی زنگ خطر است.

ریشه شناسی۲

ویرایش
  • /تُرُسْ/
  1. در گویش گنابادی یعنی خاک سفت ( نوعی از خاک که چون سنگ سفت است و نه سنگ است و نه خاک و با آن نمیتوان گل درست کرد.)

  صفت فاعلی

ویرایش
  1. در ترکیب به معنی ترسنده آید، خداترس.

زبان دیگر

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /تُرُس/
  1. سپر.
  2. (جمع): اتراس.
  3. بیم، هراس.
  1. زمین سخت، محکم‌.

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین