دشمنان
گفتاوردها
[ویرایش]- «اگر بر دشمنت دست یافتی بخشیدن او را سپاس دست یافتن بر وی ساز.»
- علی بن ابیطالب نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۱
- «مردم دشمن آنند که نمیدانند.»
- ترجمههای دیگر: «مردم دشمن چیزهایی هستند که نمیدانند.» «مردم با آن چه نمیدانند، دشمن اند.»
- علی بن ابیطالب نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۲۸
- «دلت گر به راه خطا مایلست// ترا دشمن اندر جهان خود دلست.»
- آدم زنده، آدمی است که هم دوست داشته باشد و هم دشمن. اگر همه دوستم داشته باشند، احساس تنهایی میکنم و اگر همه دشمنم باشند، احساس بیرازی میکنم. وگرچه تعداد دشمنانم از تعداد دوست��نم بیشتر است، ولی من هرگز دوست ندارم که دشمنانم از بین بروند یا تبدیل به دوست شوند. از دشمن انتظار دشمنی دارم و از دوست انتظار دوستی. واگر در جایی دوست و دشمن نداشته باشم، احساس خلاء میکنم، احساس تنهایی ویرانکنندهای میکنم که از آن به آسانی شفا نمیتوانم یافت.
- رضا براهنی، «۲-بین قاهره و تهران» [۲]
منابع
[ویرایش]- ↑ http://ganjoor.net/ferdousi/shahname/aghaz/sh7/
- ↑ براهنی، رضا. سفر مصر. ویرایش اول. تهران: نشر اول، ۱۳۶۳ش/ ۱۹۸۴م. ۲۰.