پرش به محتوا

آه

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • زبان معیار باستان

آوایش

[ویرایش]
  • /آه/

اسم

[ویرایش]

آه

  1. نفسی عمیق که بر اثر غم، درد، تأسف، و مانند آنها، از سینه خارج برمی‌آید و معمولاً از راه دهان خارج میشود و صدایی مانند «آه» به گوش می‌رسد.
  2. کلمه‌ای است که برای نشان دادن درد، رنج، اسف و اندوه به کار می‌برند. آوه، آوخ، آخ و وای نیز گویند.
  3. در بساط نداشتن کنایه از: از هر گونه امکان مالی محروم بودن.
  4. این واژه زمانی به کار می رود و شخص افسرده و یا ناراحت از چیزی است , همچنین زمانی که اشخاص احساس درد می کنند نیز از واژه آه استفاده می کنند.
  5. گاهی بزرگان از آه مخفف الله هم یاد می‌کنند و آنجایی‌ست کسی مضطر و گرفتار است و همین آه که از دلش بیرون میاید یعنی الله که بنده به درگاهش با آه میگوید.

px35 استعاره

[ویرایش]
  1. آه از دل برآوردن کنایه از: اظهار ناراحتی و درد کردن.
  2. آه در بساط نداشتن کنایه از: فقیر و بی‌چیز بودن.
  3. آه از نهاد کسی برآمدن کنایه از: به علت اتفاق ناگوار و ناگهانی، بسیار غمگین و ناراحت شدنِ او.

برگردان‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین