پرش به محتوا

جگر

از ویکی‌واژه

(جَ یا جِ گَ)

فارسی

[ویرایش]

جِگَرْ :(jegar) در گویش گنابادی یعنی قلب ، شجاعت ، جرئت ، خوشگل ، خوش بر و رو ، خوش اندام

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]

کبد، یکی از اعضای داخلی بدن انسان و حیوان به رنگ سرخ تیره که نقش مهمی در سیستم گوارشی بدن دارد. ؛ ~به دندان گرفتن (کن.)

تحمل کردن، شکیبایی کردن. ؛ ~ ِ کسی آتش گرفتن (کن.)

  1. الف - احساس تشنگی شدید کردن. ب - احساس دلسوزی یا ناراحتی شدید کردن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

تشنه (~. تِ نِ)

صفت مرکب

[ویرایش]
  1. بسیار مشتا

قید

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه
  • فرانسوی:foie
ایتالیایی

اسم

[ویرایش]

fegato

انگلیسی
liver