پرش به محتوا

دوربین

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

صفت فاعلی

[ویرایش]
  1. عاقبت اندیش.
  2. نوعی بیماری چشم که شخص دور را بهتر می‌بیند.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

اسم

[ویرایش]
  1. نوعی وسیله برای گرفتن عکس یا فیلم برداری یا دیدن اجسام دور.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
ایتالیایی

اسم

[ویرایش]

binocolo

انگلیسی
longsighted