پرش به محتوا

موشه دایان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
موشه دایان
موشه دایان در ۱۹۷۸
وزیر امورخارجه اسرائیل
دوره مسئولیت
۱۹۷۷ – ۱۹۷۹
نخست‌وزیرمناخم بگین
پس ازایگال آلون (کفیل)
پیش ازاسحاق شامیر
وزیر دفاع اسرائیل
دوره مسئولیت
۱۹۶۷ – ۱۹۷۴
رئیس‌جمهورلوی اشکول
ایگال آلون (کفیل)
گلدا مایر
پیش ازشیمون پرز
وزیر کشاورزی
دوره مسئولیت
۱۹۵۹ – ۱۹۶۴
نخست‌وزیردیوید بن گوریون
لوی اشکول
اطلاعات شخصی
زاده۱۶ اکتبر ۱۹۱۵
دیگانیا آلف، فلسطین، امپراتوری عثمانی
درگذشته۱۶ اکتبر ۱۹۸۱ (۶۶ سال)
تل‌آویو، اسرائیل
ملیت اسرائیل
پیشهنظامی، سیاستمدار
خدمات نظامی
وفاداری بریتانیا
 اسرائیل
خدمت/شاخه ارتش بریتانیا
هگانا
نیروهای دفاعی اسرائیل
سال‌های خدمت۱۹۳۲–۱۹۷۴
فرماندهفرمانده ستاد کل فرماندهی و عملیات نیروهای دفاعی اسرائیل (۱۹۵۳–۱۹۵۸)
جنگ‌ها/عملیات‌جنگ جهانی دوم
جنگ عرب‌ها و اسرائیل
جنگ شش‌روزه
جنگ یوم کیپور

موشه دایان (به عبری: משה דיין) (به انگلیسی: Moshe Dayan) (۲۰ مه ۱۹۱۵ – ۱۶ اکتبر ۱۹۸۱) یکی از مشهورترین فرماندهان نظامی نیروهای دفاعی اسرائیل و بعدها سیاستمدار اسرائیلی بود. او در بین سال‌های ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۸، فرماندهی ستاد کل فرماندهی و عملیات نیروهای دفاعی اسرائیل را برعهده داشت و چهارمین ژنرال اسرائیلی در این مقام بود.

اوایل زندگی[ویرایش]

موشه دایان در ۲۰ مه ۱۹۱۵ در کیبوتص دگانیا آلف، نزدیک دریاچه جلیله در فلسطین، در آنچه که در آن زمان سوریه عثمانی در امپراتوری عثمانی بود، متولد شد. او یکی از سه فرزند شموئل و دبورا دایان، مهاجران یهودی اوکراینی از ژاشکیو بود. کیبوتص دگانیا آلف، با ۱۱ عضو، اولین کیبوتص بود و بعداً بخشی از دولت اسرائیل شد.

دایان دومین فرزندی بود که در دگانیا متولد شد، پس از گیدئون باراتز (۱۹۱۳-۱۹۸۸) [۱] [۲] [۳]او موشه نام گرفت به افتخار موشه بارسکی، اولین عضو دگانیا که در یک حمله عرب کشته شد و هنگام آوردن دارو برای پدر دایان جان باخت. [۴] کمی بعد، خانواده دایان به ناهالال، اولین موشاو یا شرکت کشاورزی که تاسیس شده بود، نقل مکان کردند. دایان در آنجا در مدرسه کشاورزی تحصیل کرد.  

او به زبان‌های عبری، عربی و انگلیسی تسلط داشت.

عضویت در هگانا و جنگ جهانی دوم[ویرایش]

موشه دایان در سن ۱۴ سالگی به سازمان هگانا پیوست. ده سال پس از پیوستنش به هگانا توسط نیروهای انگلیسی دستگیر شد و دو سال را در زندان انگلیسی‌ها گذراند. نهایتاً در فوریه سال ۱۹۴۱ میلادی آزاد شد و به همراه سازمان هگانا به جنگ علیه آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم پرداخت. موشه دایان در جنگ عرب‌ها و اسرائیل در اثر برخورد گلوله به شیشه دوربینی که در حال نگاه کردن ازآن به مواضع دشمن بود، چشم چپش را از دست داد. بعدها چهره‌اش همراه با چشم‌بند (Eyepatch) شناخته تر شد.[۵]


جنگ استقلال[ویرایش]

پس از پایان قیومیت بریتانیا بر فلسطین و اعلام استقلال کشور اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و آغاز جنگ استقلال اسرائیل میان کشورهای عربی و کشور تازه تأسیس اسرائیل، مسئولیت نگهداری از منطقه استراتژیک دره اردن[نیازمند منبع] به وی و نیروهای تحت امرش واگذار شد. با نشان دادن قابلیت‌های فرماندهی در طول جنگ، توانست نظر فرماندهان ارشد نیروهای دفاعی اسرائیل را به خود جلب کند، به طوریکه مسئولیت‌های مهم دیگر و فرماندهی یگان‌های بیشتری در طول جنگ استقلال به وی واگذار شد.

چشم بند[ویرایش]

در ۷ ژوئن ۱۹۴۱، شب قبل از تهاجم در کارزار سوریه-لبنان، واحد دایان از مرز عبور کرد و دو پل بر روی رود لیتانی را به کنترل خود درآورد. در آن زمان، دایان تحت فرماندهی سر هنری مایتلند ویلسون، سرلشکر بریتانیایی قرار داشت. [۶]هنگامی که طبق انتظار، در ساعت ۴ صبح ۸ ژوئن، واحد آنها تعویض نشد، واحد متوجه شد که در معرض حمله احتمالی قرار دارد و به ابتکار خود، یک پاسگاه پلیس ویشی را که در نزدیکی آنها بود، مورد حمله قرار داد و آن را تصرف کرد. چند ساعت بعد، در حالی که دایان بر روی بام ساختمان ایستاده بود و با دوربین دوچشمی، مواضع نیروهای ویشی فرانسه را در آن سوی رود زیر نظر داشت، یک تک‌تیرانداز فرانسوی از فاصله‌ای حدود چند صد یاردی به دوربین دوچشمی شلیک کرد و ترکش‌های فلزی و شیشه‌ای به چشم چپ او برخورد کرد و آسیب شدیدی به آن وارد کرد. شش ساعت گذشت تا اینکه او را تخلیه کردند. دایان چشم خود را از دست داد. علاوه بر این، آسیب وارده به عضلات خارج چشمی به حدی بود که دایان نمی‌توانست از چشم مصنوعی استفاده کند و مجبور شد از همان چشم‌بند سیاه استفاده کند که به نشان او تبدیل شد.[۶]

نامه‌هایی که از آن دوران برجای مانده نشان می‌دهد که دایان با وجود از دست دادن چشم چپ و آسیب‌های جدی به ناحیه اطراف چشم، همچنان از ویلسون درخواست کرد که او را دوباره به میدان نبرد بازگرداند.[۶] او همچنین در سال 1947 تحت عمل جراحی چشم در بیمارستانی در پاریس قرار گرفت که ناموفق بود.[۶]

در سال‌های بلافاصله پس از آن، این معلولیت برای او رنج روانی زیادی به همراه داشت. [۷]دایان در خودزندگی‌نامه خود نوشت: «من با نگرانی‌های زیادی درباره آینده‌ام به عنوان یک معلول که فاقد مهارت، حرفه یا تخصصی برای تأمین زندگی خانواده‌ام بودم، فکر می‌کردم.» او اضافه کرد که «آماده بودم هر تلاشی را انجام دهم و هر رنجی را تحمل کنم، فقط اگر می‌توانستم از چشم‌بند سیاه خلاص شوم. توجهی که جلب می‌کرد برایم غیرقابل تحمل بود. ترجیح می‌دادم خودم را در خانه حبس کنم و هر کاری انجام دهم، اما با واکنش‌های مردم مواجه نشوم.»[۸]

تخریب مساجد و مسجد نبی حسین[ویرایش]

در سال ۱۹۵۰ برخی از مساجد و مسجد نبی حسین در شهر عسقلان بدستور وی تخریب گردید. این بنا که به عقیده برخی از شیعیان و محل دفن راس الحسین بوده است مورد توجه و زیارت همه مسلمانان قرار داشت و به‌دلیل قدمت بالای آن که به قرن ۱۱ میلادی بازمی‌گشت از آثار باستانی فلسطین نیز به‌شمار می‌رفت. راز کلتر (Raz Kletter) باستان‌شناس یهودی می‌گوید که این بنا چنان تخریب گردید که حتی یک سنگ هم از آن باقی نماند.[۹]

فرماندهی ستاد کل ارتش اسرائیل[ویرایش]

نگاره‌ای به تاریخ ۱ اوت ۱۹۶۹ میلادی از یادداشت‌برداری ژنرال موشه دایان در خط مقدم جنگ ویتنام. ژنرال دایان برای یادگیری چگونگی مقابله با جنگ‌های نامنظم چریکی به خط مقدم جنگ ویتنام سفر کرده بود.

نگاه بسیار مثبت داوید بن گوریون اولین نخست‌وزیر اسرائیل به موشه دایان و شیمون پرز (که بعدها نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور اسرائیل شد)، باعث شد تا پله‌های ترقی در حیطه درجات نظامی را به سرعت طی کنند، تا نهایتاً موشه دایان در سال ۱۹۵۳ میلادی، به بالاترین درجه نظامی (راو آلوف) در ارتش اسرائیل دست یافت و تا سال ۱۹۵۸ میلادی، فرماندهی ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل را عهده‌دار شد.

در دوران جنگ کانال سوئز در سال ۱۹۵۶، فرماندهی جنگ را در مقام فرماندهی ستاد کل فرماندهی و عملیات نیروهای دفاعی اسرائیل خود شخصاً برعهده گرفت که نهایتاً منجر به پیروزی نظامی اسرائیل شد.

جنگ شش روزه[ویرایش]

موشه دایان پس از کناره‌گیری از زندگی سیاسی، برای مشاهده نزدیک جنگ مدرن، به پوشش جنگ ویتنام پرداخت. علاوه بر این، او به عنوان ناظر همراه با اعضای سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده آمریکا در گشت زنی بود. اگرچه دایان در بیشتر برنامه‌ریزی‌ها قبل از جنگ شش روزه ژوئن 1967 شرکت نداشت، اما شخصا نظارت بر تصرف شرق اورشلیم را در طول جنگ 5 تا 7 ژوئن بر عهده داشت.[۱۰] در سال‌های پس از جنگ، دایان از محبوبیت زیادی در اسرائیل برخوردار بود و به طور گسترده‌ای به عنوان یک نخست وزیر بالقوه مورد توجه بود. در این زمان، دایان رهبر جناح تندرو در دولت کارگر بود و با بازگشت به مرزهای پیش از 1967 اسرائیل مخالف بود. او یک بار گفت که شرم‌الشیخ (شهری مصری در لبه جنوبی شبه‌جزیره سینا که بر مسیر دریایی اسرائیل به دریای سرخ از طریق خلیج عقبه نظارت دارد) را بدون صلح، به صلح بدون شرم‌الشیخ ترجیح می‌دهد. او بعدها در دوران حرفه‌ای خود این دیدگاه‌ها را تعدیل کرد و نقش مهمی در توافق صلح نهایی بین اسرائیل و مصر ایفا نمود.

موکی تسر، رهبر دیرینه جنبش کیبوتص متحد، ادعای دایان را رد کرد و گفت: "قطعاً مباحثاتی درباره رفتن به بلندی‌های جولان یا نرفتن به آنجا وجود داشت، اما این مباحثات درباره امنیت کیبوتص‌ها در جلیل بود." او افزود: "فکر می‌کنم خود دایان تمایلی به رفتن به بلندی‌های جولان نداشت. این چیزی است که ما سال‌ها می‌دانستیم. اما هیچ کیبوتصی از فتح بلندی‌های جولان زمینی به دست نیاورد. کسانی که به آنجا رفتند، خودشان رفتند. توهین است که بگوییم کیبوتص‌ها زمین می‌خواستند."[۱۱]

درباره اظهارات دایان، مایکل اورِن، سفیر اسرائیل در ایالات متحده آمریکا گفته است:

در ادعای دایان عنصری از حقیقت وجود دارد، اما مهم است که توجه داشته باشیم که اسرائیل مناطق غیرنظامی در شمال را 197بخشی از قلمرو حاکمیت خود می‌دانست و حق کشت و زرع در آنها را برای خود محفوظ می‌دانست - حقی که سوریه به طور مداوم با زور با آن مخالفت می‌کرد. سوریه همچنین تلاش می‌کرد قبل از اینکه رود اردن وارد اسرائیل شود، از آن بهره‌برداری کند و آن را به عنوان منبع آب مورد استفاده قرار دهد. سوریه همچنین به طور فعال از حملات تروریستی فلسطینی‌ها علیه اسرائیل حمایت می‌کرد. اسرائیل گاه و بیگاه از حوادثی که در مناطق غیرنظامی رخ می‌داد، برای ضربه زدن به پروژه انحراف آب سوریه و مجازات آنها به دلیل حمایت از تروریسم استفاده می‌کرد. همچنین باید اظهارات دایان را در زمینه عضویت او در اپوزیسیون در آن زمان در نظر گرفت. نگرش او نسبت به سوری‌ها پس از اینکه وزیر دفاع شد، به طور چشمگیری تغییر کرد. در واقع، در ۸ ژوئن ۱۹۶۷، دایان با دور زدن هر دو نخست وزیر و رئیس ستاد کل، به ارتش اسرائیل دستور داد تا به بلندی‌های جولان حمله کرده و آن را تصرف کند.

در سال ۱۹۶۷ و جنگ شش روزه وی مقام وزارت دفاع اسرائیل را عهده‌دار بود و دستورها و پیش‌بینی‌های وی در طول جنگ شش روزه عامل مهمی در پیروزی نیروهای دفاعی اسرائیل بر ارتش‌های چند کشور عربی بود. اسرائیل در پایان جنگ شش روزه، نوار غزه، صحرای سینا، کرانه باختری رود اردن (شامل اورشلیم شرقی) و بلندی‌های گولان را تصرف کرد. در کل با پیروزی‌های به‌دست آمده و سرزمین‌های به غنیمت گرفته شده، مساحت اسرائیل ۳ برابر افزایش یافت[نیازمند منبع].

جنگ یوم کیپور[ویرایش]

پس از مرگ لوی اشکول و انتخاب شدن گلدا مایر به مقام نخست‌وزیری اسرائیل، در سال ۱۹۷۳، موشه دایان همچنان در سمت وزیر دفاع اسرائیل باقی‌ماند.

او هنوز در آن پست بود که جنگ یوم کیپور در ۶ اکتبر ۱۹۷۳ برای اسرائیل فاجعه‌بار آغاز شد. دایان به عنوان بالاترین مقام مسئول برنامه‌ریزی نظامی، ممکن است بخشی از مسئولیت را برای غفلت رهبری اسرائیل از نشانه‌های پیش‌روی جنگ بر عهده داشته باشد.[۱۲] در ساعات پیش از جنگ، دایان تصمیم نگرفت که بسیج کامل یا حمله پیش‌دستانه‌ای علیه مصری‌ها و سوری‌ها انجام دهد. [۱۲]او فرض کرد که اسرائیل حتی اگر اعراب حمله کنند، به راحتی می‌تواند پیروز شود و مهم‌تر از آن، نمی‌خواست اسرائیل به عنوان متجاوز به نظر برسد، زیرا این کار قطعاً حمایت ارزشمند ایالات متحده را از دست می‌داد (که بعداً یک پل هوایی عظیم برای تجهیز مجدد اسرائیل برقرار کرد).

پس از شکست‌های سنگین دو روز اول، دیدگاه‌های دایان به طور اساسی تغییر کرد؛ او نزدیک بود که «سقوط سومین معبد» را در یک کنفرانس خبری اعلام کند، اما گلدا مئیر به او دستور داد که سکوت کند.

دایان در آغاز جنگ، گزینه‌هایی را پیشنهاد کرد، از جمله برنامه‌ای برای عقب‌نشینی به کوه‌های میتله در سینا و عقب‌نشینی کامل از بلندی‌های جولان برای نبرد در اردن، که اصول راهبردی اصلی دکترین جنگی اسرائیل را کنار می‌گذاشت که می‌گوید جنگ باید هر چه سریع‌تر به قلمرو دشمن کشانده شود. دیوید العازار، رئیس ستاد کل، با این برنامه‌ها مخالفت کرد و ثابت شد که حق با اوست. اسرائیل از خطوط دفاعی مصری در جبهه سینا عبور کرد، از کانال سوئز گذشت و ارتش سوم مصر را محاصره کرد. اسرائیل همچنین در جبهه سوری ضد حمله کرد، نیروهای اردنی و عراقی را عقب راند و حومه دمشق را گلوله‌باران کرد. اگرچه جنگ با پیروزی اسرائیل پایان یافت، اما حمله اعراب تصویر شکست‌ناپذیری اسرائیل را نابود کرد و در نهایت منجر به پیمان صلح مصر و اسرائیل و خروج نیروهای اسرائیلی از تمام سرزمین‌های مصری شد.

اما با غافلگیر شدن اسرائیل در حمله ناگهانی اعراب و اصرار موشه دایان مبنی بر تدافعی نگاه داشتن آرایش نیروهای ارتش اسرائیل در مقابله با اعراب، باعث شد تا در دو روز اول جنگ، نتیجه جنگ به نفع و پیشروی اعراب منجر شود. اما با تغییر استراتژی و دکترین نظامی اسرائیل مبنی بر «کشاندن جنگ به خاک دشمن»، اسرائیل خطوط مقدم ارتش مصر در صحرای سینا را درهم شکست و سپس با پیش روی گذاشتن کانال سوئز و نابودی کامل ارتش سوم مصر، به جبهه سوریه پاتکی نظامی زد و با موفقیت نیروهای ارتش اردن، سوریه و عراق را درهم کوبید و تا حومه دمشق را تا پایان جنگ گلوله‌باران می‌کرد.

وزیر امورخارجه[ویرایش]

طبق گفته کسانی که او را می‌شناختند، جنگ او را به شدت افسرده کرد. او برای مدتی از صحنه سیاسی کنار رفت. در سال ۱۹۷۷، با وجود اینکه دوباره به عنوان نماینده کنست از ائتلاف انتخاب شده بود، پیشنهاد مناخم بگین، نخست وزیر جدید از حزب لیکود را برای تصدی وزارت امور خارجه پذیرفت. او از ائتلاف اخراج شد و به عنوان نماینده مستقل در کنست باقی ماند. دایان به عنوان وزیر امور خارجه در دولت بگین، نقش مهمی در تهیه پیش‌نویس توافق‌نامه کمپ دیوید، یک توافق صلح با مصر داشت. دایان در اکتبر ۱۹۷۹ از سمتش استعفا داد، زیرا با بگین بر سر این موضوع که آیا سرزمین‌های فلسطینی یک مسئله داخلی اسرائیل است یا خیر، اختلاف نظر داشت (پیمان کمپ دیوید شامل مفادی برای مذاکرات آینده با فلسطینی‌ها بود؛ بگین که از این ایده خوشش نمی‌آمد، دایان را مسئول تیم مذاکره‌کننده قرار نداد). او در سال ۱۹۸۱ یک حزب جدید به نام تلم را بنیان نهاد.

با وجود پیروزی در انتخابات کنست (پارلمان اسرائیل)، پیشنهاد مناخیم بگین، نخست‌وزیر وقت اسرائیل از حزب لیکود را مبنی بر قبول مقام وزارت خارجه اسرائیل را در سال ۱۹۷۷ میلادی پذیرفت.

نقش وی در مقام وزیر خارجه اسرائیل در تدوین پیمان صلح کمپ دیوید در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ و عقد اولین پیمان صلح میان طرفین جنگ اعراب و اسرائیل بود که به صلح میان مصر و اسرائیل انجامید، بسیار حایز اهمیت است.

موشه دایان و عزر وایزمن در کمپ دیوید - ۱۹۷۸

مرگ و میراث[ویرایش]

حزب تلم در انتخابات سال ۱۹۸۱ دو کرسی کسب کرد، اما دایان اندکی پس از آن در تل‌آویو بر اثر حمله قلبی درگذشت. او از سال ۱۹۸۰ به دلیل سرطان روده بزرگ که همان سال تشخیص داده شد، بیمار بود. او در ناحل عوز، روستا-تعاونی‌ای که در آن بزرگ شده بود، به خاک سپرده شد. پس از مرگ او، لوباویچر رببی، خاخام مناحم م. اشنیرسون، ترتیب داد که مراسم یادبود یک ساله قدیش به افتخار دایان برگزار شود.[۱۳] دایان اموال شخصی خود را به محافظ شخصی خود بخشید. در سال ۲۰۰۵، چشم‌بند او با قیمت پایه ۷۵،۰۰۰ دلار در ای‌بی به فروش گذاشته شد.[۱۴]

دایان شخصیتی پیچیده داشت؛ نظرات او هرگز کاملاً سیاه و سفید نبودند. او دوستان نزدیک کمی داشت؛ درخشش ذهنی و جذبه او با بدبینی و عدم خودداری همراه بود. آریل شارون درباره دایان چنین گفت:

او با صد ایده بیدار می‌شد. از میان آنها نود و پنج ایده خطرناک بود؛ سه ایده دیگر نیز باید رد می‌شد؛ اما دو ایده باقیمانده عالی بودند.

او شجاعتی دیوانه‌وار داشت، و همچنین گاهی بی‌مسئولیتی خود را نشان می‌داد. نمی‌توانم همین را درباره شجاعت مدنی او بگویم. یک بار بن گوریون از من پرسید که چه فکر می‌کنم درباره تصمیمش برای انتصاب دایان به عنوان وزیر کشاورزی در دولتش. گفتم که مهم است دایان در هر دولتی حضور داشته باشد به خاطر ذهن درخشانش - اما هرگز به عنوان نخست وزیر. بن گوریون پرسید: "چرا نه به عنوان نخست وزیر؟" من پاسخ دادم: "چون مسئولیت‌پذیر نیست."[۱۵]

در سال 1969، در سخنرانی برای دانشجویان در دانشگاه تکنیون در حیفا، دایان از این واقعیت ابراز تأسف کرد که دانشجویان با روستاهای عربی که زمانی در این سرزمین وجود داشت، آشنا نیستند: «ما به این سرزمین آمدیم که قبلاً توسط اعراب جمعیت شده بود، و ما در حال تأسیس یک دولت یهودی در اینجا هستیم. در مناطق زیادی از کشور ما زمین‌ها را از اعراب خریدیم. روستاهای یهودی به جای روستاهای عربی ساخته شدند. شما حتی نام این روستاهای عربی را نمی‌دانید و من شما را سرزنش نمی‌کنم.»[۱۶]

دایان یک هویت سکولار کیبوتص‌نشین و واقع‌گرایی را با عشقی عمیق و ارزشی والا برای مردم یهودی و سرزمین اسرائیل ترکیب کرد - اما نه یک هویت دینی. در خاطره‌ای، پس از اینکه کمی پس از ازادی اورشلیم در سال ۱۹۶۷، خیل عظیمی از خاخام‌ها را بر فراز کوه معبد دید، پرسید: «این چیست؟ واتیکان؟» دایان بعدها دستور داد که کنترل اداری کوه معبد به وقف، یک شورای اسلامی، واگذار شود.[۱۷][۱۸]

دایان نویسنده بود و خود را یک باستان‌شناس آماتور توصیف می‌کرد، که این سرگرمی اخیر باعث ایجاد جنجال قابل توجهی شد، زیرا جمع‌آوری اشیای تاریخی او، که اغلب با کمک سربازانش انجام می‌شد، به نظر می‌رسید که نقض کننده تعدادی از قوانین است. ییگال یادین پس از یکی از این حوادث گفت: «من می‌دانم چه کسی این کار را کرده است و نمی‌خواهم بگویم که او کیست، اما اگر او را بگیرم، چشم دیگرش را هم در می‌آورم.» برخی از فعالیت‌های او در این زمینه، خواه کاوش غیرقانونی، غارت مکان‌های باستانی یا تجارت اشیای عتیقه، توسط آر. کلتر از اداره آثار باستانی اسرائیل به تفصیل توضیح داده شده است.

سنگ‌قبر موشه دایان در شهرک اسرائیلی نحلل.

منابع[ویرایش]

  1. Morris, Benny (2001). Righteous Victims. Vintage Books. p. 684. ISBN 9780679744757.
  2. Shabbatai Teveth (1973). Moshe Dayan: the soldier, the man, the legend. Houghton Mifflin. p. 1. ISBN 9780395154755.
  3. "Miriam Baratz". Jewish Women's Archive.
  4. Taslitt, Israel Isaac (1969). "Soldier of Israel: the story of General Moshe Dayan". Funk and Wagnalls. p. 8.
  5. «چشم‌بند موشه‌دایان بر چشم آشوبگران!». مشرق نیوز. ۲۰۱۹-۱۲-۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۴-۱۶.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ Letters describing Dayan losing his eye to be auctioned". The Times of Israel.
  7. Cited by Katzberg, 1988
  8. Letters describing Dayan losing his eye to be auctioned". Times of Israel. 27 July 2015. Retrieved 24 January 2021.
  9. Rapoport، Meron. «History Erased». روزنامه هاآرتص. دریافت‌شده در ۲۰ فوریه ۲۰۱۲.
  10. Video: Cease-Fire. Uneasy Truce In Mid-East, 1967/06/13 (1967). Universal Newsreel. 1960. Retrieved 22 February 2012.
  11. "General's Words Shed a New Light on the Golan". The New York Times. 12 January 2000.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ Blum, H: The Eve of Destruction, Harper Collins Publishers, 2003
  13. "Rebbe", Telushkin, Joseph. HarperCollins 2014, p. 135
  14. "Moshe Dayan's eye patch on sale". BBC News. 25 July 2005.
  15. Landau, E. (6 September 2002). "Libya is becoming the first country to attain weapons of mass destruction". Tel Aviv, pp. 45–51
  16. Said, Edward (1992). The Question of Palestine. New York: Vintage Books. ISBN 9780099967804.
  17. "Israel caught in a trap of its own making". The Jerusalem Post | JPost.com. 26 July 2017. Retrieved 2 September 2023.
  18. COVER STORY: Religious Israelis divided on the Temple Mount". The Canadian Jewish News. 17 November 2014. Retrieved 2 September 2023.