پرش به محتوا

بحث کاربر:سندباد/بایگانی۱۱

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
افزودن مبحث
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آخرین نظر: ۱۶ سال پیش توسط سندباد در مبحث ویرایش
Archive
بایگانی‌ها

۱ - ۲ - ۳ - ۴ - ۵ - ۶ - ۷ - ۸ - ۹ - ۱۰

۱۱ - ۱۲ - ۱۳ - ۱۴ - ۱۵ - ۱۶ - ۱۷ - ۱۸ - ۱۹ - ۲۰

۲۱ - ۲۲ - ۲۳ - ۲۴ - ۲۵ - ۲۶ - ۲۷ - ۲۸ - ۲۹ - ۳۰

۳۱ - ۳۲ - ۳۳ - ۳۴

قطع دسترسی بخاطر نقض قانون ۳ برگردان[ویرایش]

دسترسی شما بخاطر نقض قانون ۳ برگردان در مقاله بیت المقدس و همچنین تهمت به کاربر:روح با توجه به بی‌توجهی شما به قوانین و سابقه قبلی بسته‌شدن‌ها به مدت ۲ هفته بسته می‌شود. بارها از شما خواسته‌ام روی مقالات بحث کنید نه نیات افراد. وحید ۱۵:۳۴، ۲۲ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

سندباد عزیز! قطع‌دست‌رسی تو به مدت دو هفته مسلما مجازاتی است برای ویکی‌پدیا. دو هفته نبودن تو یعنی نوشته نشدن چندین مقاله خوب و استاندارد در ویکی‌پدیای فارسی. به هر حال هر کاری از دست من برمی‌آید در خدمت هستم. دریغا ز ویکی که ویران شود/ کنام جفنگان و موران شود. عزیزی ۰۹:۰۱، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
سندباد عزیز ٬ ضمن تأئید سخنان کاربر عزیزی ٬ قطع دسترسی شما را غیر عادلانه می‌دانم و درواقع دو هفته ویکی قطع دسترسی شده‌است از برکات قلم شما.من بعنوان کاربری جزء از این کل در حال پیشرفت اعتراض شدید خود را به این اقدام غیر دمکراتیک و کاملأ دیکتاتور مآبانه اعلام می‌کنم.من هم در خدمتم.--کامیار ۰۹:۴۶، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
یعنی در عالم خلقت «جفنگ» و «مور» وجود ندارد؟ ضمنا از کنایه زدن به دیگران و «ادب و نزاکت»‌شان را مورد تردید قرار داد بپرهیزید. عزیزی ۱۰:۲۴، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
برای ۳برگردان ۲هفت�� نمی‌بندند. فقط در مورد وندالیسم شدید چنین جریمه کنند.--Gfbf ۱۱:۰۱، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
اختیار دارید، اینجا ویکی فارسی است! هر کس به مدیران بگوید تو و یا با گروهی از کاربران مشکلی داشته باشد، یا بهتر است بگویم گروهی از کاربران با وی مشکلی داشته باشند، کافی است گروه مذکور از روح قرمز بخواهند تا سر برسد و شکایتی کند که پس از آن ظهیری از مرخصی! و کافی‌نت برسد و دسترسیش را هرچه که دوست دارد ببندد! برای پاک کردن اطلاعات مفید از صفحات هم می‌بندند! ن۳ب که خود بهانه‌ای موجه است! نوید ۱ آبان ۱۳۸۶ ۱۲:۲۱ (UTC)
واقعأ ٬ حقیقتأ ٬ انصافأ ۲ هفته عین بی‌رحمی می‌باشد. هر عملی را عکس‌العملی است برابر با آن و درخلاف جهت. اینجا هر عملی را عکس‌العملی است ۱۰ برابر آن و در خلاف جهت. اگر یک دزد صدبار هم دزدی کند باز مجازاتش یکی می‌باشد شاید قدری سختگیرانه‌تر ولی هرگز حبس ابد یا اعدام نمی‌کنند.--کامیار ۱۲:۴۰، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
چه کنم که کاری جز ابراز تاسف از دستم بر نمی‌آید. .. .. .. .. .. ..! Taeedxy ۱۲:۴۹، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
اگر همکاری باشد به نتیجه‌ای می‌توان رسید. بحث ویکی‌پدیا:قطع دسترسی نوید ۱ آبان ۱۳۸۶ ۱۲:۵۲ (UTC)
می‌خواستم بگویم که من هم از بسته‌شدن کاربری مثل شما که برای این‌جا زحمت فراوانی کشیده‌، غمگینم. Mhdf ۰۳:۱۴، ۲۶ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

تقدیم نشان[ویرایش]

برای شما که ماه شب‌های ویکیپدیای فارسی بودید و اکنون که در حبس به‌سر می‌برید اینجا را ظلمت و سکوتی دل‌آزار دربرگرفته‌است، برای شما که هر رفتار زننده‌ای در برابرتان، نشانه پلشتی از یهودستیزی، عدم تحمل آزادی‌خواهی و آزاردهنده هر وجدان بیداریست، و برای شما که کرورکرور مقاله را بی‌چشمداشت تقدیم ویکیپدیای فارسی و انگلیسی کردید.--گزمه ۲۳:۳۲، ۲۴ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

به امید این‌که هیچ‌وقت، هیچ ویکی در گستره ویکیپدیا زندانی سیاسی و عقیدتی نداشته باشد.

دریغا ز ویکی که ویران شود کنام جفنگان و گوران شود.

«شعر نقل به مضمون از تاپیک بالاست، جریمه و حبس به پای سراینده‌اش! :))» --گزمه ۲۳:۳۲، ۲۴ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

سپاس از شما گرامی. من هم امیدوارم که محیط این دانشنامه بصورتی شود که همه بتوانند بدون دشمنی با یکدیگر و در کنار هم به ویرایش بپردازند. --سندباد ۰۷:۴۰، ۲۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

بایگانی بحث[ویرایش]

من با کمک رامین بحث را طبق ویکی‌پدیا:رهنمود صفحه بحث بایگانی کردم. فضولی مرا ببخشید.--گزمه ۰۰:۵۳، ۲۵ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

درود. سپاس ولی یک اشتباهی شده بود و آن اینکه من هر ۳۰ پیام را در یک صفحه جدا میگذام که حال درستش کردم. سپاس از توجه و دلسوزی شما! --سندباد ۰۷:۴۱، ۲۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

خوش آمدید[ویرایش]

با سلام ، خوشحالم شما را به این زودی می‌بینم. آیا محکومیت دو ماههٔ شما تقلیل یافته‌است؟:-)--کامیار ۰۸:۳۲، ۲۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

درود کامیار جان. عزیز دو ماه کی بود؟! :-) --سندباد ۰۸:۳۵، ۲۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
ببخشید اشتباه دو لپی شد ، دو هفته منظورم بود.:-)--کامیار ۰۸:۳۷، ۲۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
سند باد عزیز از دیدن نام شما در تغییرات اخیر بسیار خوش‌حال شدم. چند روز پیش با مقاله ج.ن.د.ه (برای فیلترینگ این‌جوری نوشتم.) روبه‌رو شدم. جالب این‌جاست که خود مقاله قابل دست‌رسی است اما وقتی می‌خواهیم ویرایش کنیم با فیلتر روبه‌رو می‌شویم. به هر حال من در کتاب جمعه و ده‌خدا دیدم. این واژه با تن‌فروش و فاحشه‌ و ... هم معنا گرفته شده است. یعنی عمل هم‌خوابه‌گی در مقابل پول انجام می‌شود. به هر حال اگر مایل به ویرایش بودید بفرمایید تا منابع و ارجاعات را اینجا بنویسم. عزیزی ۰۹:۵۲، ۲۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
درود فراوان بر استاد بزرگ. نمیدانم که آیا بحث میان من و جناب به‌آفرید را در صفحه بحث:جنده خواندید؟ چون موضوع بحث در همین زمینه بود. در هر حال همیشه بسیار خوشحال میشوم که مقاله پربارتر شود و از زحمات شما بزرگوار هم بسیار سپاسگذارم. درضمن بسیار خوشحال میشوم اگر ایمیلی از شما دوست گرامی داشته باشم که در تماس باشیم. --سندباد ۰۹:۵۵، ۲۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
سند باد جان! از لطف ات متشکرم. ایمیل در صفحه‌ی کاربری‌ام بخش پست الکترونیکی فعال است. درود عزیزی ۱۰:۰۸، ۲۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
سپاس از شما گرامی. با اجازه شما ایمیل را پاک کردم. ایمیلی را خدمتتان خواهم نوشت. با درود فراوان --سندباد ۱۰:۱۱، ۲۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

همه موارد نگاره هفته برای روز هم مصداق دارد 1. از کیفیت بالایی برخوردار باشند.

2. تفکیک‌پذیری (resolution) بالایی داشته باشند.

3. از میان بهترین تصاویر موجود در ویکی‌پدیا و ویکی‌انبار باشند.

4. مجوز آزاد داشته باشند. تصاویری که استفاده منصفانه از آنها در ویکی‌پدیا صورت گرفته مناسب بخش تصویر برگزیده هفته نیستند.


5. به ارزش یک مقاله افزوده باشد.

6. عنوان مناسب داشته باشد. در ضمن ساحل تل آویو خوب بود ولی اسحاق رابین حذف شد به علت مشکل اندازه و در مورد سلاح شیمیایی من نظرم حذف است باز هم به خاطر اندازه ولی حذف نکردم تشکر--فرزاد خلیفه ۱۶:۳۱، ۲۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

رای برای حذف[ویرایش]

از راهنمایی شما متشکرم. از این موضوع اطلاع نداشتم.Barzi ۰۶:۵۹، ۳۰ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

خواهش میکنم. اصولا یک مقدار زمان میبرد تا کاربران به قوانین آشنا شوند. ما خود هم روزی به همینگونه بودیم. امیدوارم دلسرد نشوید و این پروژه بزرگ را تنها نگذارید. --سندباد ۰۷:۰۰، ۳۰ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

پیشگیری از اتلاف وقت شما[ویرایش]

درود! لازم نیست وقت خود را با برچسب زدن به زیرصفحه‌های کاربری تلف کنید. :-) مگر اینکه از انجام آن لذت ببرید. من بعداً همهٔ آنها را حذف خواهم کرد. بالاخره مدیریت است و کار گِل. موفق باشید. به‌آفرید ۱۱:۰۵، ۳۰ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

راستش اصلا لذتی نیست و آدم متاسف میشود. اما الان طرفهای صبح اینجاست و راستش خستگی امان مقاله جدید نوشتن را گرفته! اگر اجازه بدهید، ببینم تا کجا میشود، ادامه داد. راستی این را دیدید؟ :-) --سندباد ۱۱:۰۸، ۳۰ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
:-) هر جور راحتید قربان. اینجا هم ساعت چهار صبح است و من مشغول ولگردی مجازی‌ام (البته بیشترش به ویکی‌گردی گذشت). امروز استثنائاً چند ساعت خالی داشتم و خیلی چسبید. البته باید کم‌کم جمع کنم بروم کمی شیر و کیک بخورم و بعد هم بخسبم. فردا اگر فرصت شد مقاله‌های برچسب خورده به دست شما را قتل‌عام می‌کنم. اگر دیگران نکرده باشند. شب خوش. به‌آفرید ۱۱:۱۸، ۳۰ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
من هم یک هفته شلوغی را خواهم داشت و شاید از فردا بتوانم روزی تنها چند دقیقه سربزنم. درهر حال شب شما استاد بزرگوار نیز به خوشی و نیکی. --سندباد ۱۱:۲۷، ۳۰ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

چطور مطوری؟[ویرایش]

I saw the "Achmed" clip. It was funny. Have you seen the Volkswagen Polo commercial on the suicide bomber? I thought it was hilarious: [۱]. بنظر من این تبلیغ باید به فارسی ترجمه شده تا دوستان ایرانی مشاهده کنند :)

--زرشک ۱۶:۰۶، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

من دیدم! امان از VW! :)) ‏ Raamin ب ۱۶:۲۲، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
راستی حرف تبلیغ شد؛ این تبلیغ BMW هم آخرشه! :)) تبلیغی که (مثلاً) ضد تبلیغه!! قابل توجه دوستانی که آلمانی نمی‌دانند:
‎trauen Sie nicht...‎ = ... را باور نکنید.
در آخر تبلیغ هم، Trauen Sie nicht der Werbung.Truen Sie nur sich selbst به معنای «آگهی را باور نکنید؛ فقط به خود اعتماد داشته‌باشید» است. کلاً تبلیغ برای یکی دو هفته‌ای بود که می‌شد سری ۳ جدید رو در نمانیندگی‌های فروش مجانی تست (سواری) کرد. :-) Raamin ب ۱۶:۳۸، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
این یکی رو هم قبلاً به به‌آفرید نشون داده‌بودم. کار آلمانی‌هاست برای Renault. آلمانی‌ها خدای تبلیغ! ;) Raamin ب ۱۶:۴۱، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
والله در میان تبلیغات ماشین خنده دار، من این و این و این را پیشنهاد میکنم! :)--زرشک ۱۷:۱۵، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
والّا این از اون بامزه‌تره! ;) Raamin ب ۱۷:۲۲، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
حالا که کار بدینجا کشید، من این سه تبلیغ را برای جایزه اول تبلیغات خنده دار پیشنهاد میکنم: («چگونه شورت مردانه تبلیغ کنیم») و (یک توصیه ایمنی) و (تبلیغ اسپری زیر بغل مردانه). حال کنید!--زرشک ۱۷:۴۷، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
اون تبلیغ AXE که لینک دادید قدیمی شده. الآن دورهٔ مجموعه تبلیغات BomChickaWahWah هست که سرآمدشون اینه و اینه به‌نظرم. :)) Raamin ب ۱۷:۵۴، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
اون آخرش که باباهه میگه God Bless America من از خنده منفجر شدم...!--زرشک ۱۸:۰۲، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
راستی، فکر نکنم این رو عزیزان ساکن ایالات متحده دیده‌باشند. ‎:D‏ Raamin ب ۱۸:۰۴، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
خیلی جالب بود! من این یکی رو تا حالا ندیده بودم! راستی این را دیدید؟ --سندباد ۱۹:۵۰، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
نه؛ جالب بود :) Raamin ب ۲۰:۰۱، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

عجایب المخلوقات (وب‌گاه)[ویرایش]

دوست گرامی جناب سندباد.نظر به اینکه جنابعالی الگوی دست نگهدار را در صفحه بحث مقاله عجایب المخلوقات (وب‌گاه) از بین برده اید نکته ای را متذکر می شوم. آیا بهتر نبود به جای حذف این الگو نظرات خودتان را همچون دیگران که در ضفحه بحث راجع به حذف سریع این نوشتار اظهار نظر کرده اند ابراز می داشتید؟ گویا همانگونه که من احسان شارعی اجازه برداشتن الگوی حذف سریع را از صفحه نوشتار مورد نظر نداشتم شما نیز چنین حقی نداشتید.

با تشکر احسان شارعی
جناب احسان، مقاله فوق دارای تضاد منافع و تبلیغ واضح است که خلاف رهنمودها و قوانین جاری در دانشنامه ویکی پدیا است. شاید بتوان آن را به جای حذف سریع، {{پیشنهاد حذف}}‎ داده که درآنصورت کاربران رای خواهند داد که بماند و یا حذف شود و شما درآنجا میتوانید توضیحات خود را ارایه کنید. --سندباد ۲۳:۴۲، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
از حسن توجه شما سپاس‎‌گذارم. احسان شارعی ۰۰:۰۰، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

سوغاتچه[ویرایش]

درود به سندباد جان همیشه پویا. تهران �� شمال را یک دوری زدیم و بسیار خوش گذشت. جای شما دوستان خالی بود. یک سوغاتی کوچولو از سفر تقدیم شما:

خیابان پهلوی تهران، روبروی باغ فردوس، اکتبر ۲۰۰۷.

شادکام باشید.--ماني ۰۹:۱۴، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

درود بر مانی گرامی و بزرگوار و سپاس از شما برای اینکه به یاد ماهم بودید.--سندباد ۰۹:۲۰، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
خواهش می‌کنم.

آن طور که رسانه‌ها تازگی می‌گویند، پهلوی طولانی‌ترین خیابان خاورمیانه است. پیاده‌روهای خیابان پهلوی را به تازگی بنا به یک طرح توریستی از اول تا آخر (تجریش تا میدان راه‌آهن) از نو سنگ‌فرش یکدست و صاف کرده‌اند و نیمکت هم گذاشته‌اند. ما هم این خیابان را از تجریش تا راه‌آهن (۱۸ کیلومتر) به صورت تفریحی پیاده رفتیم که ۷ ساعت طول کشید. این عکس مربوط به آغاز پیاده‌روی ماست.--ماني ۰۹:۲۶، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

این همان سنگ فرش جدید است؟ --سندباد ۰۹:۲۹، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

بله. البته چند ماه پیش مثل اینکه درست کرده‌اند. چون در ایران فرهنگ نگهداری و تمیزکاری نیست، هر ساختمان یا سازه نویی را که می‌بینید ظرف چند ماه یا چند سال به‌سرعت از ریخت می‌افتد و خاک می‌گیرد و رنگش می‌رود.

عکس زیر هم فکر کنم برای شما جالب باشد (بر سردر معبد هم چیزی به عبری نوشته شده):

دکور معبد اورشلیم در شهرک سینمایی غزالی تهران، مربوط به سریال مریم مقدس.

--ماني ۰۹:۴۲، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

بازهم که شرمنده فرمودید قربان. من از صحبت‌هایی که از دوستانی که به ایران میروند شنیده‌ام و یا در عکس‌هایی که از ایران در اینترنت هست، می‌بینم واقعا فکر نکنم که اگر روزی به ایران برگردم، خانه پدری، محله و خیابان‌مان را بشناسم. متاسفانه و شاید خوشبختانه، چهره ایران بسیار تغییر کرده است ولی وقتی امروز دیدم که کاربر کامیار گفته گوجه فرنگی کیلویی چندهزار تومان شده است، واقعا باورش برایم سخت است! آن‌زمانی که من ایران بودم، روزنامه کیهان 5 ریال بود و پیتزا مخصوص 80 تومان! واقعا برایم سوال است که توده مردم ایران چگونه می‌توانند با این گرانی‌های باورنکردنی زندگی کنند؟! --سندباد ۰۹:۵۹، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

خواهش می‌کنم.

بله تغییر زیاد بوده. هر چه مربوط به زمان ماست یا جایش را اتوبان و پل هوایی گرفته یا به حال خود رها شده و پوسیده و دودزده مانده. در ایران ساختمان‌های قدیمی‌تر را مرمت یا پاکسازی نمی‌کنند. بین همان قدیمی‌ها و پوسیده‌ها یک‌دفعه آسمان‌خراش‌های بسیار مدرن بر پا می‌کنند و آن هم به حال خودش رها می‌شود تا بعد از چند سال از ریخت بیفتد. البته از نظر راهسازی و اتوبان‌کشی بسیار پیشرفته شده. از نظر تنوع مواد خوراکی و زندگی و بسته‌بندی‌ها الان ایران خودش را به غرب رسانده. گرانی که بیداد می‌کند، نیمی وضعشان خوب شده و می‌رسانند و نیم دیگر وضعشان خراب است. با دادن وعده‌هایی مثل سهام عدالت آن نیمه فقیر هم الان امیدهایی پیدا کرده‌اند!--ماني ۱۰:۱۰، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
عجب! ببخشید مانی جان که من هی سوال میکنم، راستش برایم بسیار جالب است و مشتاق دانستن در این زمینه با توجه به دوری بیست و اندی ساله. این پیشرفت که میفرمائید فقط مختص به تهران بود و یا به شهرهای دیگر هم رسیده بودند؟ --سندباد ۱۰:۲۰، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
خواهش می‌کنم.

البته سرعت تحول تهران از دیگر شهرها و از روستاها بیشتر است ولی همه جا یک‌مقدار تغییر کرده. اصفهان و شیراز را که دیدم خیلی بهتر شده. البته به اصفهان بیشتر رسیده‌اند و به شیراز کمتر. تبریز را شنیده‌ام رشد و تحولش همسطح تهران بوده و می‌گویند شهر خیلی بزرگی شده پر از بزرگراه و شهر صنعتی و روگذر و زیرگذر و هتل و ... متروی آن هم یکی دو سال دیگر راه می افتد. برای مشهد و اصفهان و تبریز و چند شهر دیگر دارند مترو می‌سازند. گرگان و شهسوار را هم که دیدم خیلی عوض شده بود. تمام کناره شمال بزرگراه شده و شهسوار فرقی با تهران نداشت. دو روستا را که شخصاً می‌شناختم و دوباره بعد از سال‌ها رفتم دیدم (یکی در استان مرکزی و دیگری در استان گلستان) زمین تا آسمان فرق کرده بود. آب و راه و برق و تلفن و گاز و اینترنت داشتند و آپارتمان‌سازی و ویلاسازی در آن‌ها برقرار بود! یک روستا در آذربایجان که دوستی صمیمی از آنجا دارم همین حالت را پیدا کرده. منطقه جناب محمدیان هم آنطور که پیداست به نسبت دارد پیشرفت می‌کند. بلوچستان و جنوب خراسان و ایلام و غیره را نمی‌دانم. باید از دوستان دیگر پرسید.--ماني ۱۰:۳۵، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

این تارنما را احتمالاً بشناسید. برای ایده گرفتن در مورد ساختمان‌سازی‌های تهران عکس‌های آن مفید است.--ماني ۱۰:۴۸، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

سپاس فراوان مانی گرامی. واقعا آدم با دیدن آن تصاویر زیبا و تصاویری که در ذهنش مانده، گیج میشود! البته به نظر من پیشرفت بدون وجود دمکراسی واقعی و آزادی حاصل نمیشود و تا وقتی که رژیم در داخل میان شهروندانش فرق قایل شود و آنان را درجه بندی کند و در خارج به کارهایی که معرف حضور همه هست، دست بزند، پیشرفتی واقعی حاصل نمیشود و باید در تمام زمینه ها باشد. ایران در صورت تبدیل شدن به کشوری دمکراتیک و مثبت در عرصه جهانی میتواند از پتانسیل های عظیم سرمایه گذاری خارجی و صنعت توریسم به مراتب بیشتر از نفت درآمد حاصل کند که خود باعث رشد بیشتر کشور خواهد شد. از لینک زیبایتان هم بسیار سپاسگذارم. عالی بود. --سندباد ۱۷:۲۱، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
بله با شما موافقم. پیشرفت اصلی ساختمان و جاده نیست بلکه فرهنگ و عدالت است، وگرنه عربستان را باید پیشرفته‌تر از فنلاند دانست که نیست.

آنچه در مورد عدالت و سرمایه‌گذاری خارجی و ارتباطات جهانی نوشتید چیزی بود که با هر کسی در ایران صحبت کردم همین نظر را داشت. البته این روند که زیرساخت‌هایی مانند راه و برق و اینترنت دارد در ایران گسترده‌تر می‌شود هم بد نیست و می‌تواند در گسترش ارتباطات و به تبع آن دموکراسی کمک کند.

پاینده باشید.--ماني ۱۷:۵۱، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

با شما کاملا موافق هستم. متن جامعه ایران به سرعت در حال تغییر است و ایران کنونی، ایرانی است غیر قابل بازگشت و مقایسه با ایران ۱۳۵۷ که انقلابی کور برای رسیدن به آزادی سیاسی انجام شد که حاصلش این شد که نه تنها آزادیهای سیاسی حاصل نشد، بلکه آزادیهای اجتماعی و دینی هم که وجود داشت، از میان رفت. ایران کنونی همکنون به نظر من به زودی شاهد تغییراتی بسیار گسترده خواهد بود که امیدوارم حاصلش به نفع ملت ایران تمام شود و این تلاش صدساله عبور به آزادی و عدالت به سرانجام برسد. با احترامات فراوان --سندباد ۱۸:۰۲، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
البته عمده مردم ایران آن‌چنان با مسائل امرار معاش و مسائل اداری درگیرند که جایی برای فکر کردن و آموختن برایشان نمانده. برای همین هم هست که گروهی که اهل اندیشه و دانشجو هستند تا این اندازه در جنبش‌هایشان تنها می‌مانند. با هر کسی در ایران حرف می‌زنی این درگیر نگه داشتن مردم را توطئه حکومت می‌دانند.

تا وقتی که مردم این‌قدر درگیرند و برای یک کار کوچک باید هفته‌ها در اداره‌ها سرگردان بمانند چشمم آب نمی‌خورد آن تغییرات بزرگ چندان نزدیک باشد!--ماني ۱۸:۱۷، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

این را تجربه به من آموخته که باید دید تا چه خواهد شد! راستی مانی گرامی اهل بازی گلف هستید؟ --سندباد ۱۸:۱۹، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
بله، چندان قابل پیش‌بینی نیست. آن هم جایی متلاطم مثل ایران.

گلف، چند سال پیش گاهی بازی می‌کردم. ولی تازگی‌ها موقعیتش پیش نیامده. شما گلف‌بازید؟--ماني ۱۸:۲۶، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

راستش گلف، هاکی و تنیس سه ورزش مورد علاقه من هستند. مخصوصا وقتی هم که فشار درس و کار زیاد شود، گلف به قولی ما را طلب میکند. اوایل امسال متاسفانه به دلیل اینکه دست راستم در هنگام بازی هاکی شکسته شد، نتوانستم امسال به توصیه دکتر هیچ کدام را بازی کنم! در فکرش هستم که پس از مقاله مربوط به هاکی و مشتقات، مقاله گلف را کمی سامان بدهم. گفتم اگر مایل باشید، حال که بازار پروژه داغ شده است، پروژه ورزشی و یا چیزی در این مایه درست کنیم. --سندباد ۱۸:۳۷، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
می‌توانیم راه بیندازیم. البته برای اصطلاحات فارسی‌اش بهتر است کتاب مرجعی در دست باشد. موقعش که شد باید ببینم آیا می‌شود اصطلاح‌ها را در اینترنت یافت یا نه. هر وقت خواستید راه بیندازید خبرم کنید. البته وقت مشارکت من در ویکی در کل مقداری محدود شده و ممکن است وسط همکاری‌ام فاصله‌هایی چند(ین)‌روزه پیش بیاید.
دوستار.--ماني ۱۸:۴۲، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
وقت مشارکت من هم محدود شده. شاید بیشتر به خاطر همین است که به پروژه‌های گروهی بیشتر علاقه‌مند شده‌ام :-) در هر حال به چشم. اگر پروژه فوق تشکیل شد، به طور یقین پیامی برایتان خواهم گذاشت. با تقدیم احترامات فائقه --سندباد ۱۸:۴۷، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

آیا ویکی‌پدیا درست کار می کند؟![ویرایش]

دوست عزیز جناب سندباد. حضور من در ویکی‌پدیا فارسی به عنوان کسی که احساس می کردم باید اندک دانش ام را از طریق این وب‌گاه - ابزاری بسیار قوی می باشد- در اختیار عموم قرار دهم با انرژی بسیا زیاد و علاقه ای وافر آغاز شد. اما آنچه از پی آن آمد اتفاقات ناگوار و یکسو نگری هایی بود که مرا در ادامه این مسیر کمی مایوس کرد. من همهمانند بسیاری ازشما از تعداد اندک مقالات ویکی‌پدیای فارسی خجالت زده شدم و تصمیم به انجام اری بزرگ - دست در دست همگی شما- گرفتم. ولی گویا اینجا به محلی برای ابراز نظر های ناعادلانه و وقت را ه کارهای نادرست سپردن بدل شده است. اصولاً اعلام نظر مخالف و موافق با دلیل، محکمه پسند است نه صرف مخالفت و موافقت. من برای هر آنچه که در مورد مخالفت با حذف وب‌گاه عجایب گفتم دلیل های چند خطی آوردم اما دوستان نظراتشان را یک کمه ای می گویند،دریغ از یک جمله نصیحت آمیز! ویکی پدیا سکوی پرتا من نیست و همین طور برای من تبلیغ گاه و محلی برای سوء استفاده از آثار دیگران نخواهد بود. نمی دانم چرا اینگونه مشکوک اید. به حال از اینکه بدون دلیل ومدرکی مرا دارای چند حساب کاربری می دانید که از آنها و استفاده می کنم بسیار ناخرسند شدم. شما برای این اظهار نظر ها مرتکب عملی نادرست شده اید و حتی پا را از این فراتر کگذاشته و با اظهار نظرراجع به آرا در نظرات دیگران هم تاثر گذار می شود که این عین یک محاکمه نامنصفانه است. به هر حال باز هم شمارا به بی طرفانه اندیشیدن و منصفانه بحث کردن دعوت می کنم. چرا که دوست دارم باز هم در ویکی‌پدیا بنویسم، درباره ادبیات، درباره مهندسی، درباره کتاب، درباره نام آوران ایران و درباره همه چیز. با سپاس احسان شارعی ۰۹:۲۹، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

درود بر شما جناب احسان. اول عرض به حضورتان که من نه با شما دشمنی و کدورت شخصی دارم و نه با وبگاه تان و نه غرضی هست. ما در اینجا همانگونه که خودتان حتما آگاه هستید، نه برای تبلیغ خودمان (همانگونه که خود من با اسم مستعار مینویسم) و نه برای تبلیغ سایتهای مورد علاقه ام اینجا مشارکت میکنم. هدف ما رشد مقالات علمی و تخصصی برای جوانان هموطنی است که در محرومترین نقاط ایران بتوانند به زبانی که میتوانند بفهمند، به همان علم و اطلاعاتی دسترسی داشته باشند که یک بچه آمریکایی میتواند!
خود من که در اینجا مقالات زیادی نوشته ام، بپرسید از دیگران، برخی مقالاتم بر تشخیص عموم، به غلط و یا درست مهر حذف خوردند و حذف شدند. من هم رنجیدم و ناراحت شدم ولی برای خودم اینجا نمینویسم. من همکنون در آمریکا چه نیازی شخصی دارم که در ساعت دو نیم نیمه شب، وقتم را برای توسعه این دانشنامه بگذارم؟ تنها هدف من و تمامی دوستانی و کاربران ویکی فارسی، همین حس وطن پرستی و تلاششان برای انجام کاری بزرگ است. امیدوارم شما، چه مقاله مربوط به سایتتان بماند و چه حذف شود، همین جا بمانید و به رشد و توسعه این پروژه بزرگ کمک کنید.
اما در مورد بحث جاری! اینکه کاربری بدون هیچ ویرایش قبلی، بیاید و در اولین ویرایشش، رای بدهد، برای شما سوال برانگیز نیست؟! این موضوع نه تنها برای من، بلکه برای تمامی مدیران و کاربران سوال ایجاد میکند. در ضمن بر طبق قوانین ویکی پدیا و برای جلوگیری از همین کارها، قانونی وجود دارد که میگوید کاربر باید بیش از صد ویرایش مثبت در مقالات داشته باشد، تا حق رای داشته باشد و رای اش خوانده شود که قطعا آن کاربران تازه به ثبت رسیده که در اولین ویرایشش تصمیم به رای حفظ مقاله سایت شما میدهند، رایشان خوانده نخواهد شد.
در مورد دلیل اینکه کاربران و مدیران بر حذف مقاله سایت شما اصرار میورزند، دشمنی شخصی نیست، بلکه قانونی است به نام ویکی‌پدیا:سرشناسی. امیدوارم آن را حتما مطالعه کنید و در هر حال میتوانید نظرتان را در حفظ مقاله در صفحه نظرخواهی برای حذف بفرمائید و در نهایت مجموع کاربران هستند که با توجه به قوانین، تصمیم میگیرند. با احترام --سندباد ۰۹:۵۲، ۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

هنتای[ویرایش]

سندباد جان؛ چه شد؟ این‌جا که الآن ۴ نوامبره؛ به وقت Pacific Time Zone هم چند ساعت دیگه رفتیم تو ۴ نوامبر! ;) Raamin ب ۰۱:۴۳، ۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

چشم رامین جان. من در چند ساعت آینده تمامش میکنم. با سپاس بابت یادآوری. --سندباد ۰۲:۱۶، ۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

پیام دلدار[ویرایش]

دیری ست که دلدار پیامی نفرستادننوشت کلامی و سلامی نفرستاد
حافظ، به ادب باش! که واخواست نباشدگر شاه پیامی به غلامی نفرستاد.
اختیار دارید بزرگوار. شرمنده‌ام که ندانستم که این سه روز قطع‌دسترسی بودید. دیروز با بازگشت شما تازه متوجه قضایا شدم. راستی پیکی هم سه-چهار روز پیش فرستادم که نمیدانم خدمتتان رسیده یا خیر. دوستدار همیشگی --سندباد ۰۷:۳۳، ۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
خواهش می‌کنم. در مورد پیک هم نه متاسفانه لطفا دوباره بفرستید. عزیزی ۰۷:۴۲، ۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
به چشم! فرستاده شد. --سندباد ۰۷:۴۳، ۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

نکتهٔ ریز[ویرایش]

سلام سند‌باد عزیز، دوستان سوغاتچه فرستادند من هم سوغاتچهٔ یکی از دوستان را فرستادم.:-) ، درود--کامیار ۱۳:۳۱، ۵ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

عجب ذوقی!:)) سپاس! --سندباد ۰۶:۱۷، ۶ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

دوست گرامی[ویرایش]

این سئوال را من کردم ولی برایم جوابی نگذاشتید.آیا از آثار باستانی که از مصر پیداشده اثری از موسی یا نوشته ای یا تراشه ای پیداشده چون مصریان هر حادثه ای را ثبت می کردند اگر در آثار باستانی مصر چیزی یا آدرسی دارید مرا راهنمائی کنید.آرش ۲۰:۰۹، ۵ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

درود بر آرش گرامی. ببخشید، رفتم نگاه کردم و گویا دوستان در وقتی که من قطع دسترسی بودم، بخشی از صفحه بحث من را که طولانی شده بود را زحمت کشیده و بایگانی کرده بودند، که گویا پیام شما هم بی پاسخ بایگانی شده بود. در هر حال خواستم عرض کرده باشم که غرض بر بی ادبی من نباشد.
آرش جان من راستش هیچگاه مذهبی نبودم و همیشه از تمامی مذهب و ادیان و افرادی که خود را نماینده خدا بر روی زمین میدانند و یا از راه خدا، امرار معاش میکنند، فراری بودم. از این روی اطلاعات دقیقی در رابطه با اشاره به داستان موسی در پاپی روسهای مصری ندارم، ولی حتما از آنهایی که بیش از من میدانند، خواهم پرسید و به عرضتان خواهم رساند. با احترام فراوان --سندباد ۰۶:۲۳، ۶ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
ظاهرا در بیشتر گفتارتان هم عقیده هستیم. باتشکر
دین فروشی بسکه رایج شد بدکان ریا نیست شیطان هم خریدار این چنین بد نام را

آرش ۱۹:۰۹، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

واگردانی بدون بحث[ویرایش]

جناب سندباد من باز هم که بدون بحث خنثی سازی کردید. من در بحث مقاله توضیحاتی نوشتم. شما هم لطف کنید حداقل دلیل‌تان را بفرمایید. --روح ۰۷:۲۱، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

عرض به حضورتان که دروغ پردازیهای او از نظر بهائیان بار مثبت برای وی دارد و ویرایش نوید مورد قبول‌تر است. به نظرم تناقضات ادعاهای وی دانشنامه ای تر باشد که اگر همه موافق باشند، مورد استفاده قرار گیرد. --سندباد ۰۷:۲۶، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

وقایع کنونی[ویرایش]

با درود و ضمن تشکر برای به روز رسانی وقایع کنونی توجه کنید که وقایع کنونی ویکی خبر نیست!!!!!!یک سری به مشابه انگلیسی بزنید ،هرچن من شخصا با راه اندازی ویکی اخبار موافقم می‌توانیم با هم همکاری کنیم و جای هر خبری وقایع کنونی نیست!!--فرزاد خلیفه ۰۹:۵۳، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

درود بر شما. من قطعا اگر پروژه ویکی خبر آغاز شود، قبول مسئولیت خواهم کرد و قطعا جای همکاری مشترک دارد که حتی شاید بشود همچون ویکی انگلیسی در صفحه اول جایی برای خود داشته باشد. --سندباد ۰۹:۵۵، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
پس شما تا ویکی خبر راه نیفتاده کاربری ویکی خبر را از وقایع کنونی نکشید تشکر--فرزاد خلیفه ۱۲:۱۰، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود/رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود

اشاره به وقایع کنونی یا باید با سیستمی که شماکار کردید (یعنی به سان خبرگزاری اخبار خیلی داغ را منتشر کنیم) یا به سان بنده آرام آرام و نرم جلو رویم که با توجه به تعداد کاربران روش دوم معقول‌تر می‌نماید--فرزاد خلیفه ۱۷:۲۹، ۹ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

Spirited Away[ویرایش]

شهر ارواح (نام رایج در ایران) را دیده‌اید؟ خیلی قشنگ است؛ نشان می‌دهد در این عصر تکنولوژیک هنوز هم می‌توان از رؤیاهای کودکانه لذت برد! :) موزیک تیتر آخر فیلم اسمش itsumo-nando-demo است و شنیدنش توصیه می‌گردد. Raamin ب ۰۲:۴۸، ۱۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

درود رامین جان. راستش شاید باور نکنی، ولی تاکنون چندبار میخواستم بروم اجاره کنم و ببینم ولی هر دفعه که برای اجاره فیلمی رفتیم، یا اسم فیلم یادم رفته و یک بار هم که پیداش کردم، ولی خانم مخالفت کرد و گفت «مگه بچه شدی!» :-) ولی مثل اینکه فیلم خیلی قشنگیه. آهنگش هم بسیار زیباست؟ میشه آهنگش را داون لود کرد؟
راستی فیلم Das Leben der Anderen را دیدید؟ محصول همان طرف شماست. واقعا شاید یکی از قشنگترین فیلمهای امسال بود. --سندباد ۰۳:۱۶، ۱۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
لینکی که داده بودم؛ لینک فایل mp3 هست و میشه دانلودش کرد؛ به خانم هم میتونید بگید این فیلم بچه‌گونه‌ای هست که خرس طلایی جشنواره فیلم برلین (۲۰۰۲) رو برده! فکر کنم راضی بشن ;)
Das Leben der Anderen رو هم متأسفانه هنوز ندیدم؛ به جاش Der Untergang و Das Boot رو دیدم که هر دوتاشون عالین. Das Leben der Anderen رو هم هر وقت بتونم گیر بیارم حتماً حتماً میبینم. Raamin ب ۰۳:۲۶، ۱۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
(ترجمه انگلیسی ترانه) هم الآن پیدا کردم؛ یک ویکی!! Raamin ب ۰۳:۴۲، ۱۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
کلی نوشته بودم که همش واسه تعارض ویرایشی پرید!
عرض به حضورتان که طرف خودش هم میداند که رگه هایی از دوران بچگی در من قویا وجود دارد. سندباد و ماجراهای تن تن و میلو تنها بخشی از خاطرات خوب بچگی هستند که هنوز با من مانده اند.
من اولین بار در مورد فیلم Das Leben der Anderen در همین ویکی فارسی آشنا شدم و چنان از موضوع فیلم خوشم آمد که شبانه به مغازه اجاره فیلم رفتم و فیلم را گرفتم! توصیه میکنم پس از اینکه فیلم را دیدید، سرگذشت زندگی واقعی Ulrich Mühe را هم بخوانید که ارزش فیلم آنگاه شاید برایتان دو چندان شود. فیلم های آلمانی فکر میکنم دارند جای خالی سینمای ایتالیا و فرانسه را به خوبی پر میکنند. پارسال هم فیلم سقوط (Downfall) که ده روز زندگی هیتلر را به تصویر کشیده بود، اینجا سر و صدای زیادی کرد. راستی اهل سینمای غیرتجاری و فیلمهای کم بودجه همچون sideways و یا little miss sunshine هستید؟ --سندباد ۰۳:۵۵، ۱۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
گویا هر دو طرفدار فیلم Der Untergang هستیم. من الان که رفتم در مورد فیلم بخوانم، فهمیدم همان Downfall ماست! --سندباد ۰۴:۰۴، ۱۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
بله! :)
عرضم به حضورتون اهل فیلم‌های غیر تجاری مثل Donnie Darko و Cinema Paradiso هستیم :) (به این معنی که دیده‌ام؛ دو فیلم بالا رو تعریفشون رو شنیدم، ولی هنوز ندیدم). Raamin ب ۰۴:۰۷، ۱۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

ارجاع به منبع[ویرایش]

ارجاع به منبعتون غلط هست؛ اگر گفتید چه الگویی باید استفاده کرد؟ ;) Raamin ب ۲۳:۳۹، ۱۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

اِ راست میگین! باید الگویش را ساخت؟ :-) --سندباد ۲۳:۴۰، ۱۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
نُچ؛ {{یادکرد خبر}}! :) Raamin ب ۲۳:۴۳، ۱۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

اینو دیدید؟ به زیرنویس ها حسابی توجه کنید و اینکه این آقای سمت راستی نماینده مجلس عراق و یک سنی است.--زرشک ۰۹:۱۳، ۱۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

درود. دیدم و واقعا تاسف خوردم. همین الان هم در میمری بودم و همچنین دیدن این دو کلیپ واقعا جالب را به همه توصیه میکنم. کاش میمری زیر نویس فارسی هم میگذاشت که همه فارسی زبانان عزیز، ببینند که برخی هموطنان، برای چه افراد ضدایرانی و اصولا ضد انسانی، دل می سوزانند.
جریان چیست؟! من نتوانستم ببینم و فعلا حس کنجکاویم گل کرده است. کسی کمکی می‌کند؟ نوید ۲۱ آبان ۱۳۸۶ ۱۰:۵۷ (UTC)
مگر فیلتر است؟ در مورد کدامیش کنجکاو شدید که عرض کنم به خدمدتون :-) --سندباد ۱۰:۵۸، ۱۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
نه مشکل از سیستم من است. کامل بافر نمی‌شود. فکر کنم سومی را در تلوزیون خودمان دیدم. باقی چیست؟ به خصوص اولی. نوید ۲۱ آبان ۱۳۸۶ ۱۱:۰۵ (UTC)
اولی مناظره ای است بین یک شیعه و یک سنی عراقی در تلویزیون الجزیره عربی. اگر قطعا دستشان چاقو و کلاش بود که دخل همدیگر را می آوردند. آن یکی که نماینده مجلس عراق، مدیر یک تلویزیون و از حزب سنی بود، شروع کرد فاتحه خواندن و قران خواندن برای صدام حسین در جلوی تلویزیون! طرف شیعه هم شروع کرد به لعنت کردن صدام و اینجور مسایل. نماینده مجلس عراق میگفت تو ایرانی هستی و یک مقدار ضدایرانی بازی دیگه، اون یکی هم میگفت که تو بعثی هستی و این حرفها! کلا جمعه بازاری بود! --سندباد ۱۱:۱۴، ۱۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

نوید جان ببین این یکی لینک بهتر کار میکنه یا نه. جالب اینه که این نماینده مجلس عراق روزنامه نگار مخالف و مخاطب بیچاره را آخرش تهدید کرده و «دروغگوی ایرانی» نامیده و سپس می گوید «اینها همان هایی هستند که صدام شهید را کشتند...و همانهایی اند که خلفای راشدون ابوبکر و عمرابن الخطاب را به قتل رسانیدند.» که اشاره مستقیم به ایرانیان دارد.--زرشک ۱۹:۴۷، ۱۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

اورشلیم یا قدس[ویرایش]

این اتفاق در ویرایش‌های شما که اورشلیم را بکار می‌برید مرا به این فکر انداخت که بیاییم با هم یک فکری بکنیم تا مسئله ذکر نام این منطقه در ویکی‌پدیای فارسی سامان مشخص‌تری یابد

  • پیشنهاد من
  1. اورشلیم (قدس)
  2. قدس (اورشلیم)

به نظر همواره نام این منطقه به یکی از دو سورت بالا ذکر شود بهتر است و این نه به واسطه سلایق یا دلبستگی‌های خاص من که به خاطر قابل درک و فهم کردن نوشتارهای ویکی برای عده بیشتری است تشکر از توجه--فرزاد خلیفه ۲۱:۰۱، ۱۳ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

درود. در میان یهودیان ایرانی و از منظر تاریخی در ادبیات فارسی، نام بکار رفته اورشلیم است. قدس نامی عربی و بیت المقدس، نام فارسی شده آن است. در ادبیات پهلوی نیز اورشلیم است. --سندباد ۲۱:۰۳، ۱۳ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
یعنی اصلاح می‌کنید دیگر؟؟--فرزاد خلیفه ۲۱:۱۲، ۱۳ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
چی رو؟ اصلاحی قرار نیست صورت بگیرد. قدس نامی عربی است و اینجا ویکی فارسی! --سندباد ۲۱:۱۳، ۱۳ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
در ضمن قدس کاربردهای بسیاری دارد که نتیجه گوگلی آن، تنها منحصر با شهر اورشلیم نمی شود. در نام بیت المقدس (و همچنین قدس) به نظر من حالتی جانبدارانه و سیاسی و حتی پیکارجویانه نهفته است. اورشلیم نامی بین المللی است که حالت و مارک سیاسی آن مقداری کمتر از بیت المقدس است. --سندباد ۲۱:۱۷، ۱۳ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
من که گفتم قصد کلی‌ام بهبود وضع نوشتارهایی بود که واژه اورشلیم دارند و گنجاندن قدس می‌توانددرک پذیرترشان کند از این بحث می‌گذرم تمایلی به درگیری ندارم تشکر--فرزاد خلیفه ۲۱:۳۹، ۱۳ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

سید محمود علایی طالقانی[ویرایش]

مطمئن مطمئنید این اسم به این شکل درسته؟ اگر که آره، لطف کنید در مقاله به یک مرجع معتبر که اسم رو اینطوری آورده لینک بدید. Raamin ب ۰۱:۰۴، ۱۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

درود بر شما. مگر ایشان اسم دیگری هم داشتند؟ --سندباد ۰۱:۰۷، ۱۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
منظورم به‌خاطر «سید محمود علایی طالقانی» بود. Raamin ب ۰۱:۰۹، ۱۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
من تا به‌حال علایی رو در اسم نشنیده‌بودم. Raamin ب ۰۱:۱۰، ۱۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
خورد به تعارض و پرید! در هر حال عرض به حضورتان که من در متن مقاله چنین دیدم و به گمان اینکه درست است، اضافه کردم، اگر هم که غلط هست و جزوی از اسم ایشان نبوده، دوستان لطف کنند و اصلاحش کنند. --سندباد ۰۱:۱۴، ۱۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

استفاده منصفانه[ویرایش]

برای این‌طور تصاویر لطفاً از این به‌بعد منبعی که تصویر را از آنجا برداشته‌اید هم حتماً ذکر کنید (و لینک بدهید) تا قابل پیگیری باشد. می‌بینید که در ویکی‌پدیای انگلیسی تازگی‌ها به جزئیات اهمیت می‌دهند. کم‌کم باید به فکر واردات این الگو باشم! :)) Raamin ب ۰۱:۲۴، ۱۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

چشم. این لینک مربوط به اسناد و مدارک مرتبط با م.ا.ح است که در مقاله هم گذاشته ام. سپاس از توجه --سندباد ۰۱:۲۷، ۱۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

قطع دسترسی[ویرایش]

دسترسی شما به مدت ۳ روز به علت شرکت در جنگ‌های ویرایشی از جمله مقاله کشف الغطاء بسته شد. در این موارد به توصیه‌های قانون ۳ برگردان توجه کنید و از شرکت در جنگ ویرایشی پرهیز کنید. حسام ۰۹:۰۳، ۱۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

واگردانی توهین دیگران[ویرایش]

سندباد گرامی، لطفا توهین‌های دیگران را احیا نفرمایید. وحید ۰۹:۳۲، ۱۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

درود بر شما. همانگونه که در وپ:تام هم عرض کردم. اولا در ویکی‌پدیا:حمله‌های شخصی آمده:حذف حملات شخصی توسط دیگران جزو سیاستها نیست و وپ:نزاکت کاربران را از حذف نظرات یکدیگر برحذر داشته. حال اگر کاربر کامیار حرفی زده که به نظر جناب روح توهین آمیز است، چرا ایشان تمامی مطالب را به یکجا حذف میکنند. مشکل من همین بود که دنبالش را هم نگرفتم. با سپاس از شما بابت توجه. --سندباد ۰۹:۳۵، ۱۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

جنگ ویرایشی[ویرایش]

لطفاً از جنگ ویرایشی خودداری نمائید و برای ذکر مطالب مدنظرتان که بدون مدرک و نادانشنامه‌ای [۲] است، ابتدا به صفحه‌ی بحث مراجعه نمائید. خوب است که خود می‌دانید نقض قانون ۳ واگردان منجر به قطع دسترسی‌تان خواهد شد. البته می‌دانم که این بر خلاف روش معمولتان است، چرا که سابقه‌ی جنگ ویرایشی‌تان در مقاله محمود احمدی‌نژاد موجود است. [۳] --حسین ۱۳:۴۰، ۱۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

اولا واگردانی خرابکاری کاربری به نام کاربر:Motahari جنگ ویرایشی نامش نیست و نامش، بازگردانی خرابکاری است! دوما کسی قانون سه برگردان را نقض نکرده! سوما دانشنامه جای حذف اطلاعات و جایگزینی نام افراد به القابی همچون حضرت امام نیست! --سندباد ۱۳:۴۶، ۱۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

fair use[ویرایش]

با درود. این چرا برچسب منصفانه خورده؟ منبعش؟ :) Raamin ب ۲۲:۱۷، ۱۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

objective[ویرایش]

باز هم؟ :)) چند بار بگم با دید کاملاً بی‌طرفانه بنویسید؛ انگار که تازه از مریخ آمده‌اید این‌جا و تا همین دیروز نام آکسفورد نشنیده‌اید. Raamin ب ۲۲:۳۱، ۱۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

مقام علمی دانشگاه آکسفورد که دیگه برای همه مشخصه و فکر نمیکنم کسی بخواهد درجه علمی‌اش را زیر سوال ببرد. در تمامی رده‌بندی‌ها دانشگاه آکسفورد تا جایی که من دیده‌ام یکی از پنج برترین دانشگاه جهان است. شما تاکنون خود دیده‌اید که مراکز علمی جهان، درجه علمی آکسفورد را زیر سوال ببرند؟ باید دید که وقتی چیزی که عیان است و ناقضش ثابت نشده، نگاهobjective واقعا نیاز است؟ --سندباد ۲۳:۳۹، ۱۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
به‌هر حال دانشنامه‌ای نیست که بنویسید هست؛ باید بگویید که (فلان و فلان) می‌گویند که هست. ماشاءالله انگلیسیتان هم که خوب است؛ ببینید در ویکی انگلیسی چطور نوشته‌اند؛ نوشته‌اند همین‌طوری که یکی از معتبرترین دانشگاه‌های دنیاست؟ Raamin ب ۲۳:۵۵، ۱۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
قربان وقتی در تمامی فهرست‌ها و رتبه بندی‌ها یک دانشگاه در تاپ تن قرار دارد این‌گونه مینویسند. عین جمله:

Academically, Oxford is consistently ranked in the world's top ten universities.[5][6] For more than a century, it has served as the home of the Rhodes Scholarship, which brings highly accomplished students from a number of countries to study at Oxford as postgraduates.

--سندباد ۲۳:۵۹، ۱۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

is ranked رو شما به فارسی چی ترجمه میکنین؟ :) Raamin ب ۰۰:۰۳، ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
در رتبهٔ (معمولا در رده بندی و تقسیم مدال استفاده دارد)... --سندباد ۰۰:۰۴، ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
خب پس چرا همین‌طوری نمی‌نویسید؟ --> در رتبه‌بندی‌ها(یی که انجام می‌شود) جزو برترین‌ها است. فرق ظریفش رو با از برترین‌ها است می‌بینید؟ Raamin ب ۰۰:۰۷، ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
اگر شما اینگونه میفرمائید که چشم و بحثی نیست. اما به نظر من اینگونه حساسیت در استفاده از و تغییرش به جز کمی، مته به خشخاش زدن است، و این در حالی است که نه کاربری مقام علمی دانشگاه آکسفورد را زیر سوال برده و نه منبع معتبری چنین گفته و نه جنگ ویرایشی در جریان بوده! تازه این در حالی است که منبع انگلیسی هم بخاطر وحدت رویه تمامی ارگانهای آکادمیکی که رتبه‌بندی‌ها را منتشر میکنند، همه را با نام ذکر نکرده و گفته که جزو ده دانشگاه برتر جهان است. --سندباد ۰۰:۱۲، ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
اولاً فرق ظریف اصلاً از و جز نبود و ربط‌دادن برترین‌ها به رتبه‌بندی‌هایی که سازمان‌ها و شرکت‌ها انجام می‌دهند بود! و ثانیاً: برای کسی مثل شما که یکی از پرویرایش‌ترین کاربران ویکی‌پدیاست و مثلاً یک Encyclopedia را ویرایش می‌کند، رعایت این‌گونه ظرافت‌ها (از نظر من) یک باید است؛ یکی مثل شما الگو نباشد، که باید باشد؟ فقط به‌آفرید و شروین افشار؟ :)) Raamin ب ۰۰:۲۰، ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

در این لینکی که می‌دهید اشکالی هست؛ من سر از صفحهٔ اول وبسایت Newsweek درمیارم؛ لینک بهتری در اختیار ندارید؟ Raamin ب ۰۰:۲۵، ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

لینکهای خود ویکی انگلیسی که هست! --سندباد ۰۰:۲۶، ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
این لینک هم بد نیست --کامیار ‏۲۱ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۲:۳۴ (UTC)پاسخ
لینک خوبی نیست؛ چون شما را مجبور به ثبت نام می‌کند. Raamin ب ‏۲۲ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۲۲:۲۴ (UTC)پاسخ

ویرایش[ویرایش]

این ویرایش شما از نظر من مغرضانه است؛ بدون این دو عبارت هم جمله گویاست. بحث من مخصوصاً روی «کشتار» است؛ بار احساسی به جمله می‌دهد. مقاله‌های مرتبط هم فکر کنم به‌اندازه توضیح دارند، اگر فکر می‌کنید ندارند مقاله‌ها را کامل کنید. Raamin ب ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۲:۲۰ (UTC)پاسخ

درود. مگر ویکی انگلیسی نیز مغرض است که از لفظ «کشتار» استفاده کرده؟! دلیلش هم کشتار گروگانها به دست گروگان گیرها در وقتی است که تمامی امیدهایشان به یاس تبدیل شده بود. به همان ویکی آلمانی مراجعه بفرمائید توضیحات کامل را داده است. در ضمن در واگردانی که کردید، مطالبی غیر از موضوع فوق را هم واگردانی کردید. --سندباد ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۲:۲۴ (UTC)پاسخ
کلمهٔ کشتار در صفحهٔ «ابهام‌زدایی»؟ Raamin ب ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۲:۵۹ (UTC)پاسخ
نه قربان. مقاله جدید المپیک مونیخ را در سطر دوم به صفحه مونیخ (ابهام‌زدایی) اضافه کرده بودم که به همراه مطالب مربوط به «کشتار» واگردانی فرموده بودید. --سندباد ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۳:۰۲ (UTC)پاسخ
منظور من این بود که گفته‌بودید «مگر ویکی انگلیسی نیز مغرض است که از لفظ «کشتار» استفاده کرده؟!» :) Raamin ب ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۳:۰۴ (UTC)پاسخ
آهان :-) --سندباد ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۳:۰۵ (UTC)پاسخ
اون دقعهٔ دوم هم که واگردانی کردم، حواسم نبود که چند خط بالاتر مورد جدیدی اصافه کردید. :)Raamin ب ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۳:۰۸ (UTC)پاسخ
فهمیدم، برای همین خودم دوباره اضافه اش کردم. آن اضافه کردن دوم را هم از دوستان یاد گرفتم که به جرم خودساخته! «اعمال به وضوح اخلالگرانه» یکوقت دسترسیم را نبندند! --سندباد ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۳:۱۲ (UTC)پاسخ

نظر[ویرایش]

میگم شما به موسیقی علاقه دارید، می‌تونید یه نگاه به این بحث بندازید. کدوما رو شنیدید؟ از کدوما خوشتون میاد؟ از کدوما بدتون میاد؟ :) Raamin ب ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۲:۵۹ (UTC)پاسخ

چشم. چند لحظه دیگر که همه را گوش کردم، خدمتتان در بحث عرض خواهم کرد :-) --سندباد ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۳:۰۵ (UTC)پاسخ